سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسا کس که با نیکویى بدو گرفتار گردیده است و بسا مغرور بدانکه گناهش پوشیده است ، و بسا کس که فریب خورد به سخن نیکویى که در باره او بر زبانها رود ، و خدا هیچ کس را نیازمود چون کسى که او را در زندگى مهلتى بود . [ و این گفتار پیش از این گذشت ، لیکن اینجا در آن زیادتى است سودمند . ] [نهج البلاغه]
هوای حوصله
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 12235
بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 1
........... درباره خودم ...........
هوای حوصله
مهشاد خانوم

........... لوگوی خودم ...........
هوای حوصله
........ پیوندهای روزانه........
پروانه عاشق [46]
آسمان غمگین است [47]
[آرشیو(2)]


..... فهرست موضوعی یادداشت ها.....
زنده مانی در روزهای غبار[11] . ته تنهایی[6] . دیرگاهی ست که درین تنهایی...[2] . تو را من چشم در راهم .
..........حضور و غیاب ..........
یــــاهـو
........... دوستان من ...........
صیغه متعه ازدواج موقت

............. اشتراک.............
  ........... طراح قالب...........


  • شال...

  • نویسنده : مهشاد خانوم:: 87/11/9:: 5:46 عصر

    شالگردنت مچاله در مشت من تاب می خورد.

     صبحگاه عطر  آن را به مشام می کشم. بوی مویرگهای خنک گردنت  ، در سطر سطر بینی ام می نشیند و تا فراسوی سقف جمجمه ام  خود را بالا می کشد .

    به تصویرت خیره می شوم:   

    دوربینی در لا به لای آواز سبز جنگلهای خزر  ، من و تو را  در  خلال لحظه ای ناب ؛ تاب نیاورده و  پُر صدا خندیده است : چیک!

    تو در کنار من ایستاده ای: منعطف و  فاتح!

    چشمان من در میان  چارچوبی فراتر از  آهنگ زمان  می خندد. و دستان تو به انحنای پهلوی من آویخته است.

    شالگردنت هنوز تاب می خورد ، در میان انگشتانم ؛  

    تمام سلولهایم روی چهارخانه های آبی و قرمز و سفید آن بکوب  ، می رقصند.  

     

     


    نظرات شما ()


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ