به همه چیز عادت می کنیم! به نفرت ... به زحمت ... به رحمت عادت می کنیم.
به زندگی .. به مردگی ... به جنون ... به دیوانگی ... عادت می کنیم.
من به تو عادت می کنم. تو به من عادت می کنی....
من به حسرت عادت می کنم . تو به عادت ُ عادت می کنی.
من به خواب عادت می کنم ... تو به سراب عادت می کنی.
شعرگونه های من همه زاییده عادتن... و حرفهای سخت تو زاییده طبیعتن
ما به ماه عادت می کنیم... به آه عادت می کنیم.
ما به نور عادت می کنیم... به ماهی در میان تور عادت می کنیم.
ما به جور عادت می کنیم.... به عاشقانه های دور عادت می کنیم.
ما به سنگ عادت می کنیم... به دست تنگ عادت می کنیم.
ما به نار عادت می کنیم ... به آوای غم تار عادت می کنیم.
به غم عادت می کنیم... به زیادی به کم عادت می کنیم.
من به شرم عادت می کنم... تو به رخ گرم عادت می کنی.
من به آن عادت می کنم.... تو به این عادت می کنی.
من به تنهایی عادت می کنم.... تو به آشنایی عادت می کنی.
من به اشک عادت می کنم...... تو به گریه رشک عادت می کنی.
من به شک عادت می کنم.... تو به تاختن تک عادت می کنی.
من به جدایی عادت می کنم..... تو به بی پروایی عادت می کنی.
من به رفتن عادت می کنم.... تو به گسستن عادت می کنی.
ما عادت می کنیم ُ عادت می کنیم. به رفتن عادت می کنیم.... به حس باختن عادت
می کنیم.....