سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بزرگى آفریننده در اندیشه‏ات ، آفریده را خرد مى‏نمایاند در دیده‏ات . [نهج البلاغه]
هوای حوصله
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 12217
بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 9
........... درباره خودم ...........
هوای حوصله
مهشاد خانوم

........... لوگوی خودم ...........
هوای حوصله
........ پیوندهای روزانه........
پروانه عاشق [46]
آسمان غمگین است [47]
[آرشیو(2)]


..... فهرست موضوعی یادداشت ها.....
زنده مانی در روزهای غبار[11] . ته تنهایی[6] . دیرگاهی ست که درین تنهایی...[2] . تو را من چشم در راهم .
..........حضور و غیاب ..........
یــــاهـو
........... دوستان من ...........
صیغه متعه ازدواج موقت

............. اشتراک.............
  ........... طراح قالب...........


  • زنبورک...

  • نویسنده : مهشاد خانوم:: 87/8/2:: 11:18 صبح

     

    زنبورکی کارگر مسلکم که شفیره فروردین را شکافته ام و آفتابگردان پوش شده   ام..

    صبحها با طلوع به دشت می روم و با خواب ناز خورشید به کندو باز می گردم.سبد آرزوهای من به اندازه گلبرگ پیری در همین حوالی ست.

    بامدادان در کندو شیرینم به حرفهای سرباز پیر گوش سپردم .

    گفتم که آرزویم نوشیدن شهد سیب سرخی ست که عطر آن از دوردستها پرهایم را مست می کند.

    و ملخکی خوش تراش و رنگین بال هر لحظه با قهقهه هایش پیراهن وسوسه رهایی از کندو را بر تنم می پوشاند. گفتم که امید من سرک کشیدن از پشت باغی ست که بوی یاس می دهد ، یاس بنفش!

    گفتم که تن من پر از آهنگ رفتن است.

     

                                                                    

    سر باز پیر با زهر خندی می گفت:امروز از پشت پرچین آرزو که رد می شوی دعا کن که آفتاب فردا را ببینی زنبورک! اجل تو روی همین گلبرگ پیر شبنم می نوشد.

     

    پ.ن: عمر زنبورهای کارگر فقط 5 هفته س و زندگیشون سراسر کار ه و کاره و آرزو...


    نظرات شما ()


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ